هر مدل مفهومی به عنوان نقطه شروع و مبنایی جهت انجام مطالعات و تحقیقات است، به گونه ای که متغیرهای مورد نظر تحقیق و روابط میان آنها را مشخص می کند. به عبارت دیگر می توان گفت که به صورت ایده آل مدل مفهومی یا همان نقشه ذهنی و ایزار تحلیلی یک استراتژی جهت شروع و انجام تحقیق است به گونه ای که انتظار می رود در حین اجرای تحقیق متغیرها روابط و تعاملات بین آنها مورد بررسی و آزمون قرار گرفته و حسب ضرورت تعدیلاتی در آنها انجام شده است و عواملی نیز از آنها کم و یا به آنها اضافه شود (ایران نژاد پاریزی، 1378).
برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید
عوامل ساختاری |
عوامل زمینه ای
|
عوامل رفتاری
|
تعیین نرخ ارز |
شکل 1-1-منبع مدل (میرزائی اهرنجانی، 1371)
1-6-جنبه جدید بودن و نوآوری تحقیق
از جمله ویژگی های یک تحقیق جدید و نو بودن آن است (بازرگان و همکاران، 1388). تحقیق حاضر نیز از جنبه مهم بودن تغییرات نرخ ارز در سالهای اخیر و تأثیرش بر کل فعالیت های اقتصادی و مطرح شدن عوامل جدید تأثیر بر قیمت نرخ ارز در کشور این موضوع جدید می باشد و از طرفی بررسی همه جانبه موضوعات کلان و خرد تأثیرگذار از جنبه های جدید و نو در تحقیق حاضر میباشد.
در تعیین نرخ ارز چهار نظریه اصلی وجود دارد که در ذیل به آنها میپردازیم. دو نظریه اول که نظریههای سنتیترند به تفسیر تغییرات نرخ ارز در بلندمدت میپردازند و دو نظریه دوم که نظریههای جدیدتری هستند بیشتر به نوسانات نرخهای ارز در کوتاهمدت تاکید دارند. اما همانطور که دومینیک سالواتوره از اساتید مطرح اقتصاد بینالملل بیان میدارد: با اینکه نظریه سنتی یا بلندمدت و نظریه مدرن یا کوتاهمدت هر دو از اهمیت آشکاری برخوردارند ولی یک نظریه جامع که ادغام این دو باشد و نظریه واحدی را برای نرخ ارز ارائه کند بطور کامل ارائه نشده است».1
از نظر این رهیافت، نرخ برابری تعادلی ارز، نرخی است که در آن ارزش واردات و صادرات
یک کشور برابر شود. زیرا زمانی که ارزش واردات از ارزش صادرات بیشتر باشد یعنی کشور با کسری تجارت روبهرو شود، در نظام شناور ارز، نرخ مبادله ارز افزایش یافته و ارزش پول داخلی کم میشود. در نتیجه صادرات به خارج ارزان شده و واردات گران میشود. این امر منجر به افزایش صادرات و کاهش واردات و ایجاد تعادل تجاری میشود. از آنجا که سرعت این تعدیل به کشش مقدار واردات و صادرات نسبت به تغییرات نرخ مبادله ارز بستگی دارد، این نظریه را رویکرد کششها نامیدهاند.
در این رهیافت فقط بر تجارت یا جریان کالا و خدمات درتعیین نرخ ارز تاکید شده و بر نقش جریان بینالمللی سرمایه (که بهخصوص در نوسانات کوتاه مدت بسیار موثر است) پرداخته نشده است. ناتوانی این نظریه در تعیین بسیاری از نوسانات و تغییرات نرخ ارز موجب شده که از آن تنها در تعیین نرخ مبادله ارز در بلندمدت استفاده شود.
رهیافت دیگر در تعیین نرخ ارز در بلندمدت نظریهای است که نرخ مبادله ارز میان دو کشور را نسبتی از سطح عمومی قیمتها در آن دو کشور میداند. براساس این رویکرد نرخ ارز باید به گونهای تعیین شود که قیمت یک کالای یکسان در دو کشور، یکسان شود (قانون قیمت واحد).
این نظریه فروضی ضمنی، از جمله عدم وجود هزینههای حمل و نقل، تعرفهها یا سایر محدودیتهای تجاری دارد. به نحوی که تمام کالاها در سطح بینالملل قابل مبادلهاند و هیچ تغییر ساختاری نیز رخ نمیدهد. در نتیجه در صورتی که نرخ ارز موجود قانون قیمت واحد را رعایت نکند با آرییتراژ1 کالا، نرخ ارز به نرخ تعالی خود میرسد.
به دلیل فروض مطلق این نظریه، نظریه دیگری با عنوان برابری قدرت خرید نسبی پدید آمد که در آن تغییرات نرخ ارز را با تغییر نسبی سطح قیمتهای دو کشور متناسب میداند. بهگونهای که با داشتن نرخ ارز در سال پایه میتوانیم با توجه به تغییرات سطح عمومی قیمتها در دو کشور در فاصله سال پایه تا زمان حال، نرخ ارز تعادلی فعلی را مشخص کنیم.
البته نظریه برابری قدرت خرید نسبی، مانند نظریه برابری قدرت خرید مطلق، با مشکلات روبهرو است از جمله اینکه تمام کالاها و خدمات قابل تجارت نیستند. کالاها و خدمات به دو دسته قابل تجارت و غیرقابل تجارت تقسیم میشوند، قابل تجارت بودن یعنی در مکانی دور از جایی که تولید شدهاند، قابل فروش باشند. مسکن و مستغلات و خدماتی مانند آرایشگری و تاکسیرانی نمونههایی از کالاهای غیرقابل تجارت هستند. در نتیجه مبادله یک کالای غیرقابل تجارت ممکن نیست و قانون قیمت واحد رعایت نخواهد شد.
از آنجا که شاخص عمومی قیمتها شامل قیمت کالاها و خدمات تجاری و غیرتجاری میشود و قیمت کالاها و خدمات غیرتجاری حتی با آزادی تجارت بینالملل در کشورها مساوی نخواهد شد (در کشورهای توسعه یافته بیش از کشورهای در حال توسعه است)، لذا نظریه برابری قدرت خرید در کشورهای توسعه یافته کمتر از واقعیت در کشورهای در حال توسعه بیشتر از واقعیت تخمین زده میشود هر چه اختلاف کشورها از نظر توسعهیافتگی بیشتر باشد، انحراف میان این تخمینها نیز بیشتر است.2
در این رویکرد، پول نقش اساسی را در ایجاد تغییرات بلندمدتتر از پرداختها و تعیین نرخ ارز ایفا میکند. عدم تعادل عرضه و تقاضای کل پول ملی موجب عدم تعادل تراز پرداختها شده و براساس نوع نظام ارزی کشور بر نرخ ارز یا تراز پرداختها تاثیر میگذارد تا مجدداً تعادل عرضه و تقاضای پول را برقرار سازد. در این دیدگاه عرضه پول تابعی از جزء داخلی پایه پول ملی، جزء خارجی آن و ضریب فزاینده است:
MS = m(D+F)
در این معامله MS عرضه پول ملی m ضریب فزاینده پول D جزء داخلی و F جزء خارجی پایه پول ملی هستند.
سطح تقاضای پول نیز تابعی از درآمد حقیقی، سطح عمومی قیمتها و نرخ بهره است. البته در بیان ساده این رویکرد تنها به دو متغیر درآمد حقیقی و سطح عمومی قیمتها اشاره شده که هرچقدر میزان آنها بیشتر باشد تقاضای پول از سوی اشخاص و ینگاهها برای انجام معاملات روزمره بیشتر خواهد شد. معامله رویکرد ساده تقاضای پول به شرح ذیل است:
در این معامله Md تقاضای پول V سرعت گردش پول PY تولید یا درآمد ملی اسمی است.
در یک نظام نرخ ارز ثابت اگر تقاضای پول فزونی یابد و مقامات پولی کشور جزء داخلی پایه پول ملی را به میزانی که این افزایش تقاضا را پاسخ دهد، افزایش ندهند، این امر موجب جریان ورودی ذخایر بینالمللی و مازادتر از پرداختها میشود، ورود جریان ذخایر بینالمللی موجب افزایش جزء خارجی پایه پول ملی و عرضه پول شده و تا تعادل مجدد عرضه و تقاضای پول ادامه مییابد. در مقابل افزایش میزان عرضه پول در مقابل تقاضای آن منجر به جریان خروج سرمایه و کسری تراز پرداختها به میزانی میشود که مازاد عرضه پول را در کشور از بین ببرد. بنابراین در بلندمدت و تحت نظام ارز ثابت، مقامات پولی کنترلی بر عرضه پول نخواهند داشت. تحت یک نظام نرخ ارز شناور، عدم تعادل در عرضه و تقاضای پول موجب عدم تعادل ترازپرداختها میشود اما این عدم تعادل به سرعت با تغییر نرخ ارز از بین رفته و جریان بینالمللی پول یا ذخیره، ایجاد نمیشود و مقام پولی نیر بر عرضه پول و تهای پولی تسلط خود را حفظ میکند. در نتیجه نرخ ارز به نرخ رشد عرضه و تقاضای پول یک کشور در مقابل عرضه و تقاضای پول دیگر کشورها بستگی خواهد داشت. شایان ذکر است که در مدل پیچیده رویکرد پولی تقاضای پول (و در نتیجه نرخ ارز) از انتظارات تورمی و تفاوت نرخ بهره کشورها نیز تأثیر میپذیرد.1 رویکرد پولی نیز در تعیین نرخ ارز تغییرات آن در دوره پس از سال 1973 با ابهاماتی روبهرو شد. این رویکرد بیش از حد بر نقش پول تاکید میکند و نقش تجارت را به عنوان عنصر مهم و تعیینکننده نرخ ارز به ویژه در بلندمدت نادیده میگیرد. همچنین در این رویکرد داراییهای مالی خارجی و داخلی از جمله اوراق قرضه جانشین کاملی برای یکدیگرند که در واقع چنین نیست.
1 . دومینینگ سالواتوره، مالیه بینالملل، نشرنی، 1386 ص 261.
1 . به دست آوردن سود از تفاوت قیمت در دو بازار (Arbitrage)
- دومینیک سالواتوره. مالیه بینالملل، نشر نی 1383 ص 114.
1 عباس شاکری آثار یکساسازی نرخ ارز بر متغیرهای کلان، دفتر بررسیهای اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، مهر 1382.
Dominic Salvatore, Intenational Economic, John Wiley & Sons, 2007 533-542. 1
پایان نامه بررسی تاثیر 16 جلسه تمرینات آب درمانی بر روی کمر درد مزمن سالمندان
پایان نامه سنجش رابطه بین آگاهی از برند با ارزش ویژه برند در شرکت مخابرات استان گلستان
پایان نامه بررسی ارتباط امید به عملکرد با تمایل رفتاری استفاده از رایانه
نرخ ,ارز ,پول ,نظریه ,عرضه ,تقاضای ,نرخ ارز ,تقاضای پول ,عرضه پول ,ارز در , ,کشورهای توسعه یافته
درباره این سایت